هوميوپاتى در زمينه چه بيمارى‏هايى كاربرد دارد؟

 هوميوپاتى سيستم درمانى كاملى به موازات پزشكى رايج مى‏باشد، بدان گونه كه از بيمارى‏هاى حادى نظير سرماخوردگى و اسهال و استفراغ گرفته تا بيمارى‏هاى مزمنى نظير سرطان‏ها و ايدز را مى‏تواند تحت درمان قرار بدهد.

همچنين در حوادثى مثل شوك‏ها، پيچ‏خوردگى‏ها، شكستگى‏ها و ترميم زخم‏ها و سوختگى‏ها كاربرد دارد. لكن در زمينه يك سرى از بيمارى‏ها درصد موفقيت، خيلى بالا و در بعضى ديگر درصد موفقيت، خيلى پايين مى‏باشد. مثلاً در بيمارى‏هايى مانند سردرد، سينوزيت، حساسيت‏هاى فصلى، مشكلات تيروئيد، مشكلات قلبى و ريوى بخصوص آسم، كيست‏هاى سينه، ناراحتى‏هاى گوارشى دردهاى معده و ورم معده، سنگ‏هاى كليوى، ناراحتى‏هاى ادرارى، اختلالات جنسى مثل سردمزاجى يا ميل جنسى بيش از حد، مشكلات زنان و زايمان مانند نازايى و ديرزايى، فيبروم‏هاى رحمى، كيست‏هاى تخمدان و اختلالات پريود و دردهاى قبل از آن، دردهاى استخوانى و عضلانى و مشكلات پوستى و بخصوص مسائل روحى روانى نظير افسردگى، اضطراب‏ها درصد موفقيت بسيار بالا مى‏باشد. ولى در بيمارى‏هايى مانند سرطان‏ها، M.S و ايدز درصد موفقيت بسيار پايين است.

آيا در انتخاب همسر نيز مى‏توان از هوميوپاتى بهره جست؟

از آنجايى كه شرح حال‏گيرى هوميوپاتى بسيار دقيق مى‏باشد و تمام جنبه‏هاى شخصيتى، بيمارى‏ها و عادات فرد بررسى مى‏گردند، در تلفيق با ملاك‏هاى انتخاب همسر مى‏تواند كمك كننده باشد. همچنين مى‏توان در انتخاب كارمندان و رؤسا يك واحد سازمانى نيز از اين روش شرح حال‏گيرى بهره برد.

محدوديت‏هاى هوميوپاتى چيست و علل آن كدامند؟

 به طور كلى ما نبايد با روش درمانى هوميوپاتى با تعصب بى‏مورد برخورد كنيم، چرا كه هدف، بهبودى بيمار در كوتاهترين، ايمن‏ترين و كم‏خرج‏ترين راه مى‏باشد. لذا مثلاً در مورد آپانديسيت كه ما فرصت كوتاهى داريم، بايد تكليف مريض را حداكثر در طى 24 ساعت معلوم نماييم. در اين موارد ما داروى هوميوپاتى را تجويز كرده، لكن بيمار را سريعاً به بيمارستان معرفى مى‏كنيم. چنانچه داروى هوميوپاتى دقيق انتخاب شده باشد، بيمار لزومى به جراحى پيدا نخواهد كرد، در غير اين صورت بيمار بايد حتماً جراحى شود. پس در اين مورد محدوديت ما به علت زمان بوده است.

 در بيمارى‏هايى مانند سرطان يا ايدز هرچند كه اخبارى از بهبودى اين بيمارى‏ها توسط هوميوپاتى در راديو و تلويزيون اعلام شده است، اما دست ما بسيار بسته مى‏باشد و درصد موفقيت در اين گونه بيمارى‏هاى پيشرفته قابل مقايسه با درصد موفقيت در ديگر بيمارى‏هاى غيرپيشرفته نمى‏باشد. در اينجا محدوديت ما به خاطر نيروى حياتى بسيار تحليل رفته فرد است. محدوديت ديگر هوميوپاتى در مورد بيمارانى است كه ساليان سال از داروهاى سنگينى مانند كورتون‏ها، هورمون‏ها، مخدرها، داروهاى شيمى‏درمانى و يا داروهايى نظير ليتيوم و هالوپيريدول استفاده كرده‏اند. البته سابقه استفاده‏كردن از اين داروها مغايرت صد در صد با استفاده از داروهاى هوميوپاتى ندارد، لكن در اين موارد مدت درمان بسيار بسيار طولانى خواهد بود و يا اينكه بيرون‏ ريزیهاى شديدى (Aggrevations) را بيمار مى‏ بايست تحمل كند كه بسيارى از اوقات اين دو مورد ذكرشده خارج از تحمل بيمار مى‏باشد.

 محدوديت ديگر هوميوپاتى در حوادث مى‏باشد. مثلاً در مورد شكستگى استخوان‏ها، شما الزاماً مى‏بايست استخوان را جا انداخته و گچ‏گيرى نماييد، اما مى‏توان در اين موارد نوعى داروى هوميوپاتى را تجويز كرد كه طول مدت جوش‏ خوردن شكستگى را كوتاه نمايد و يا رگ پاره‏ شده را حتماً بايد با جراحى ترميم كرد ولى باز مى‏توان با داروى هوميوپاتى زمان بهبودى را تسريع نمود.

 از ديگر موارد محدوديت هوميوپاتى روش زندگى فردى مى‏باشد. به عنوان مثال كسى كه شغل او پر از استرس‏هاى كارى است، داروهاى هوميوپاتى بر او كم اثرتر خواهند بود، چرا كه انرژى فرد دائماً در حال تحليل رفتن است و يا اگر مثلاً شغل فرد با بى‏خوابى همراه باشد طبيعتاً اين بى‏خوابى يك سرى مشكلات جسمى و روحى را براى او به همراه خواهد داشت.

طول مدت درمان براى هر بيمارى چقدر خواهد بود؟

 اين سؤالى است كه اكثر مراجعه‏كنندگان معمولاً از پزشك هوميوپات خود مى‏پرسند اما بايد ذكر كرد كه به هيچ عنوان اين سؤال پاسخ مشخصى ندارد به اين دلايل كه:

 1 - هرچه سن بيمار پايين‏تر باشد، عمق بيمارى كمتر و طول مدت درمان كوتاهتر خواهد بود.

 2 - اگر بيمارى ارثى باشد، چون عمق بيمارى بيشتر است، طول مدت درمان طولانى‏تر خواهد بود.

 3 - هرچه تعداد بيمارى‏هايى كه يك فرد دارد بيشتر باشد، طول مدت درمان طولانى‏تر خواهد بود.

 4 - چنانچه بيمار مجبور به استفاده از داروهاى شيميايى باشد، مثل استفاده از داروهايى نظير انسولين، داروهاى فشارخون و داروهاى اعصاب، طول مدت درمان بيشتر خواهد بود.

 5 - چنانچه فرد بهداشت شغلى، روانى، غذايى و... را رعايت نكند، طول مدت درمان نيز بيشتر خواهد بود.

 6 - در اين ميان پاسخ بدن فرد به داروهاى هوميوپاتى را نيز بايد ذكر كرد. چرا كه در تجربه مشاهده كرده‏ام كه در بعضى از خانواده‏ها داروى هوميوپاتى به راحتى و به طور كلاسيك و در بعضى ديگر به سختى و به كندى عمل مى‏كند.

 نهايتاً شما بايستى كه به هوميوپاتى به چشم يك نياز طبيعى بدن نگاه كرده و هر ماهه بدن خود را تنظيم نمائيد هرچند كه بعد از مدتى پزشك شما فاصله ديدارهاى بعدى شما را به 2، 4، 6 و حتى 12 ماه بعد موكول خواهد نمود.

آيا هوميوپاتى تلقين است؟

 مسلماً خير، چرا كه هوميوپاتى در گياه پزشكى و دامپزشكى نيز كاربرد دارد و هم اكنون در كشور ما دامپزشكانى هستند كه از اين شيوه درمانى استفاده مى‏كنند، لكن بايد دانست كه روش تلقين درمانى نيز وجود دارد كه متفاوت از هوميوپاتى مى‏باشد. شما مى‏توانيد با تلقين براى خود سرطان درست كنيد و يا حتى آن را معالجه نماييد ولى مسلماً براى اين كار نياز به انرژى زياد و ساعت‏ها وقت مى‏باشد در حالى كه در هوميوپاتى بيمار بدون آنكه بخواهد تمركز خاصى را انجام دهد و يا وقت خاصى را براى درمان خود صرف كند، بهبودى مى‏يابد و اين در موارد حاد كاملاً واضح است. به طورى كه اغلب در اين موارد فقط نام معجزه را مى‏شود بر آن نهاد. بسيارى از بيماران من بوده‏اند كه با اسهال و استفراغ حاد و يا آنفلوانزاى حاد با حال عمومى كاملاً بد مراجعه كردند ولى با كمك داروهاى هوميوپاتى در طى 24 ساعت و يا حتى هنگام خارج شدن از مطب كاملاً بهبود يافته بودند.

 ولى به هر حال اين واقعيت وجود دارد كه اگر فردى به پزشك خود اعتقاد داشته باشد (صرفنظر از نوع طب به كار رفته) بهتر و سريع‏تر نتيجه مى‏گيرد.

آيا هوميوپاتى را در زنان حامله و نوزادان نيز مى‏توان به كار برد؟

 بله، چرا كه داروهاى هوميوپاتى در مقادير تجويزشده عارضه‏اى جانبى ندارند لذا نوزادان و خانم‏هاى باردار حتى در سه ماهه اول حاملگى نيز مى‏توانند از آنها استفاده بكنند و اصولاً از آنجايى كه فرزندان، بسيارى از حالات ذهنى و جسمى خود را از والدين‏شان به ارث مى‏برند، توصيه مى‏كنم كسانى كه هنوز ازدواج نكرده‏اند و يا هنوز بچه‏دار نشده‏اند هرچه سريعتر، صرفنظر از اينكه احساس سلامت بكنند يا نكنند به يك پزشك هوميوپات مراجعه نمايند تا در طى روند استفاده از داروهاى هوميوپاتى اين خمير مايه مشكلات جسمى يا ذهنى كه در همه ما وجود دارد و در هوميوپاتى آن را به نام ميازم مى‏شناسيم به شكلى خفيف‏تر به نسل بعد انتقال يابد تا بتوانيم نسلى سالم‏تر از خود و نه بيمارتر، به جا بگذاريم.

اقتباس از کتاب پرسش و پاسخ‏ در هوميوپاتى، تالیف دكتر غلامرضا عسگرى درمنكى