«افزایش روابط جنسی خارج از چهارچوب ازدواج، کم کاری دولت در زمینه بالا بردن فرهنگ‌شناختی مردم نسبت به بیماری‌های مقاربتی، گسترش جهانی بیماری ایدز و...» کافی است این جملات را کنار هم بگذارید تا چندان از حرف‌های وزیر سابق بهداشت و رئیس اداره مبارزه با ایدز‌‌ همان وزارتخانه تعجب نکنید. اگرچه خواندن این جملات هم کمکی به کم کردن میزان وحشتناک خبر‌ها درباره گسترش روز افزون بیماری ایدز نمی‌کند. بیماری که خود به خود و تنها با شنیدن نامش ترس وجود خیلی ازما را فرا می‌گیرد چه رسد به اینکه به گفته دکتر مرضیه وحید دستجردی بنشینیم و منتظر موج سوم شیوع آن هم بمانیم. موجی که پیش بینی می‌شود به مراتب از دو موج قبلی گسترده‌تر خواهد بود. ماجرا از این قرار است که چندی پیش وزیر سابق بهداشت در همایش روز جهانی مبارزه با بیماری ایدز اعلام کرد که کشور در حال مواجهه با موج جدیدی از گسترش ویروس HIV است. او گفت: «در سال ۱۳۶۵ اولین مورد ایدز یا HIV مثبت را در کشور کشف کردیم و در سال ۷۵ همه‌گیری این بیماری در برخی از زندان‌های کشور اتفاق افتاد و از سال ۸۳ با روند رو به رشد این بیماری در کشور رو به رو بوده‌ایم.» او ادامه داد: «درصد افرادی که به HIV مبتلا شده‌اند در زنان از 5.4 درصد به 5.8 درصد افزایش داشته است که شاید بتوان گفت این رقم ناشی از شناسایی زنان و شیوع بیشتر ابتلا به بیماری بر اثر مسائل جنسی بوده است. اهمیت ارتباط جنسی به قدری است که 5.10 درصد از کل موارد ابتلا در سال ۶۵ از طریق رابطه جنسی بوده و این رقم در سال ۹۱ به ۲۱ درصد رسیده است وهنوزهم این عامل در حال اختصاص دادن درصد بیشتری به خودش است. بنابراین مبارزه با ایدز، آموزش و اطلاع‌رسانی فعال‌تری را می‌طلبد و در این میان صدا و سیما و رسانه‌ها وظیفه عمیق‌تری را بر عهده دارند زیرا مواردی که به آن اشاره شد ما را نگران می‌کند و باعث می‌شود حدس بزنیم که موج سوم ایدز را در پیش داریم و این بیماری در جامعه شعله‌ور‌تر خواهد شد.» بعد از این حرف‌ها رئیس اداره مبارزه با ایدز وزارت بهداشت گفت که منظور وزیر از دو موج اول و دوم در واقع ابتلای افراد با خون آلوده و سپس اعتیاد بوده است ودلیل موج سوم که به مراتب مخرب‌تر عنوان می‌شود ارتباط جنسی پر خطر است. یکی از نکاتی که در این حرف‌ها به آن اشاره شده تاثیر بی‌شائبه آموزش است اما آموزش چه چیزی؟ در واقع این سوال مطرح می شود که رسانه‌ها باید چه چیزی را آموزش بدهند و برای نهادینه شدن چه فرهنگی در میان مردم تلاش کنند؟ آیا یکی از این آموزش‌ها نباید در بر گیرنده فرهنگ‌سازی برای استفاده از وسایل جلوگیری از ابتلا به بیماری‌ها هنگام آمیزش جنسی باشد؟ شاید درباره تابو بودن این مفاهیم و لزوم تابو شکنی از آن‌ها و البته نبود بودجه لازم برای انجام برنامه های لازم توسط نهادهای مختلف، بسیار گفته شده باشد اما نکته‌ای که در این گزارش قصد داریم به آن اشاره کنیم اقدامات عملی لازم درباره نهادینه کردن فرهنگ استفاده از وسایلی همچون کاندوم و سایر وسایل جلوگیری از انتقال این ویروس شوم است تا شاهد وقوع پیش بینی معاون مرکز بیماری‌ها ی واگیر وزارت بهداشت نباشیم که می‌گوید: «با این وضعیت تا پنج سال آینده ایران بیشتر از ۲۴۰ هزار مورد مبتلا به ایدز خواهد داشت.»

 

افزایش ایدز همزمان با افزایش جمعیت؟

دکتر اسماعیل محمدی فوق تخصص بیماری‌های عفونی می‌گوید: «درباره لزوم نهادینه شدن فرهنگ استفاده از کاندوم فقط بیماری ایدز مطرح نیست بلکه این وسیله می‌تواند مانعی برای انتقال بیماری‌های دیگری مانند هپاتیت و انواع بیماری‌های مقاربتی شود. این نکته از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که می‌دانیم هر روز تعداد کسانی که به بیماری‌های عفونی مختلف ناشی از ارتباط جنسی مبتلا می‌شوند بیشتر می‌شود. نگرانی‌‌ای که من و خیلی از همکاران داریم این است که ترویج استفاده از کاندوم قربانی سیاست‌های افزایش جمعیت شود.» او ادامه می‌دهد: «اینکه رشد جمعیت کم شده و باید زیاد شود مقوله‌ای است که باید آن را از ترویج فرهنگ استفاده از کاندوم جدا کرد. من از مسئولان می‌خواهم اگر می‌خواهند محدودیتی برای استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری قائل شوند کاندوم را استثنا قرار دهند زیرا این وسیله راه فرار از بیماری‌های کشنده بسیاری است.» دکتر معصومه سلیمانی کار‌شناس بهداشت باروری به «قانون» می‌گوید: «کاندوم تولیدی چند شرکت در لیست وزارت بهداشت قرار دارد اما بسیاری از برند‌های مرغوب در این لیست وجود ندارند. علت این موضوع می‌تواند گران بودن این برند‌ها یا تحریم ایران باشد اما به هر حال نمی‌توان از کیفیت و اطمینان بخشی بهتر آن‌ها چشم پوشی کرد. من به موارد بسیاری بر خورده‌ام که به علت احساس کردن تفاوت کاندوم گران قیمت با نمونه‌های ارزان‌تر تصمیم گرفته‌اند همیشه از آن استفاده نکنند و فقط استفاده از کاندوم را به مواقعی اختصاص بدهند که بیشتر احتمال باروری می‌دهند. اینجا سوالی که به وجود می‌آید این است که اگر احتمال باروری را کنار بگذاریم پس تکلیف بیماری‌ها چه می‌شود که در تمام روز‌ها احتمال بروز و انتقالشان وجود دارد؟»دکتر سلیمانی ادامه می‌دهد: «اگر به سایت دانشگاه علوم پزشکی مراجعه کنید لیست قیمت‌های مصوب کاندوم‌هایی که تحت نظر وزارت بهداشت وارد شده یا حمایت می‌شوند، می‌بینید اما مقایسه این قیمت‌ها با قیمت‌های موجود در بازار خنده دار به نظر می‌رسد. مثلا بسته دوازده‌ تایی کاندومی که در داروخانه‌های سطح شهر بین نه تا یازده هزار تومان فروخته می‌شود در این سایت کمی بیشتر از دو هزار تومان قیمت خورده است! حالا بگذریم که بسیاری از برند‌های معتبر و ضد حساسیت اصلا در این لیست وجود ندارند و قیمت هر بسته آنها بیشتر از ۲۰ هزار تومان است. اخیرا هم با پدیده کاندوم‌های بی‌کیفیت چینی مواجه هستیم که به واقع تهدیدی برای مردم به شمار می‌آیند.»

فرهنگ چگونه ساخته می‌شود؟

دکتر محبوبه ایزدی که تا چند وقت پیش در چند دانشگاه درس تنظیم خانواده تدریس می‌کرده اما حالا باید درس شکوه همسرداری تدریس کند می‌گوید: «باوجود اینکه در شرح درس ما آمده است که روی وسایل جلوگیری از بارداری تاکید نکنیم اما من استفاده از کاندوم را مستثنا کرده‌ام و هنوز در تدریسم روی استفاده از آن تاکید می‌کنم. زیرا کاندوم فقط راهی برای جلوگیری از حاملگی نیست بلکه جامعه را نسبت به چندین بیماری دیگر ایمن می‌کند.» دکتر ایزدی درباره دلایل نهادینه نشدن فرهنگ استفاده از کاندوم می‌گوید: «وقتی هنوز به کار بردن کلمه کاندوم جزو مگوهای خیلی از مسئولان فرهنگی است و با من به عنوان استادی که با خودش این وسیله را سر کلاس برده تا نحوه استفاده ازآن را آموزش بدهد برخورد می‌شود و از طرفی مسئولان می‌گویند نباید عکس‌های این محصول در دیوار داروخانه‌ها تبلیغ بشود، چه توقعی از مردم دارید؟ این‌که مسئولان تا جایی که می‌توانند این موضوع را ناگفته نگه می‌دارند و از طرفی افراد آموزش نمی‌بینند باعث می‌شود که مردم نسبت به کل ماجرای استفاده از کاندوم موضع گیری داشته باشند. به ویژه بسیاری از مردان جامعه تصورشان درباره کاندوم بسیار وهم آلود است چون قبل از ازدواج و برقراری رابطه جنسی آنقدر اطلاعات غلط در مورد آن گرفته‌اند که بعد ازازدواج هم با تلقین به خودشان و آوردن بهانه‌های مختلف از استفاده از آن سر باز می‌زنند وبا خودشان نمی‌گویند که چطور میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از این وسیله استفاده می‌کنند و زندگی هنوز هم برایشان جریان دارد!»

فاطمه رجبی- پایگاه خبری قانون

موثرترین روش برای شناسایی سرطان سینه ماموگرافی است؛ البته بررسی بالینی سینه نیز می تواند به نوعی تکمیل کننده این فرایند باشد. اما سازمانهای پزشکی با تمامی توصیه های مربوط به معاینه شخصی سینه موافق نیستند؛ این روش می تواند برای زنان در دهه دوم زندگی یک گزینه محسوب شود. پزشکان بایستی در مورد مزایا و محدودیت های معاینه شخصی سینه با بیماران خود بحث و تبادل نظر نمایند.

معاینه شخصی سینه چیست؟

 

ناتوانی جنسی در مردان، یکی از مباحث متأخر در در عرصه عمومی در ایران است. این پدیده هر چند که مشکل نوظهوری نیست ولی عقب نشینی خطوط قرمز جامعه در اثر روند توسعه و مدرن شدن روزافزون، در ایران امروز آسان تر از قبل "موضوعی برای گفتگوهای مردم" شده است.

در سال 1386، دبیر همایش خانواده و سلامتی در ایران، اعلام کرد که 50 تا 60 درصد طلاق ها در ایران، ناشی از مشکلات و اختلالات جنسی است. بخش عمده ای از این اختلالات، ناتوانی جنسی در مردان در اشکال گوناگون آن است.

دکتر علی آستانه ناظری، متخصص اعصاب و روان، در گفتگو با عصر ایران درباره انواع و علل ناتوانی جنسی در مردان و نحوه مواجهه درست با این مشکل توضیح داده است.

ناتوانی جنسی دقیقاً چیست؟
تمایلات و رفتار جنسی در انسان در چهار حوزه تعریف می شود و اختلال های جنسی نیز این چهار حوزه را در بر می گیرد. این چهار حوزه عبارتند از:
1- میل جنسی؛ یعنی کشش ذهنی و درونی برای ایجاد ارتباط جنسی که به صورت طبیعی باید در انسان وجود داشته باشد.
2- رفتار تحریکی؛ یعنی شخص به لحاظ فیزیکی بتواند آمادگی لازم برای ارتباط جنسی را بدست بیاورد و رابطه جنسی را از این حیث بدون مشکل پیش ببرد.
3- ارضاء شدن جنسی؛ یعنی شخص باید به درستی و در زمان مناسب ارضاء شود.
4- آرامش و سکون ذهنی و جسمی پس از ارضاء شدن.

البته منظور از ناتوانی جنسی، در میان عامه مردم، ناتوانی در دو حوزه اول است و به نظر می رسد که ناتوانی جنسی هم بیشتر در همین دو حوزه رواج است. یعنی در افت کشش جنسی و ناموفق بودن در ایجاد ارتباط به لحاظ فیزیکی.
ممکن است فرد کشش جنسی داشته باشد اما به لحاظ فیزیکی برای برقراری رابطه و یا ادامه دادن رابطه، مشکل داشته باشد.

ظاهرا شایع ترین نوع ناتوانی جنسی، ناتوانی در نعوظ در عین برخورداری از اشتهای جنسی است.
بله ؛ منظور از ناتوانی جنسی در مردان، بیشتر همین ناتوانی است. یعنی ناتوانی در نعوظ و یا ادامه دار نبودن نعوظ. مردان ممکن است به علل گوناگون با وجود تمایل جنسی ، ناتوانی فیزیکی در برقراری رابطه جنسی داشته باشند.

البته به لحاظ علمی، انزال زودرس نوع شایع تری از ناتوانی است ولی مردم غالباً این حالت را مصداق ناتوانی جنسی نمی دانند. اما این حالت هم نوعی ناتوانی است؛ چون در این حالت مرد خودش ارضاء می شود اما رضایت جنسی همسرش تامین نمی شود. این ناتوانی، شایع ترین نوع ناتوانی جنسی است اما ناتوانی به معنای عام، همان مشکل نعوظ علیرغم میل جنسی است.

انزال زودرس با اینکه مصداقی از ناتوانی است اما ظاهراً لطمه روحی چندانی به مردان نمی زند. درست است؟
نه، انزال زودرس ممکن است به مخدوش شدن رابطه مرد با همسرش شود. یعنی نارضایتی زن بر روان مرد هم تاثیر می گذارد. این وضع ممکن است به اعتراض زن بینجامد و زندگی زن و مرد را به کلی تحت تاثیر قرار دهد.
انزال زودرس و اعتراض زن به این وضع، می تواند موجب شرمندگی و استرس مرد شده و به تشدید این حالت در وجود او منجر شود. استرس می تواند ضعف در این زمینه را بیشتر کند.
توانایی جنسی در مردان، بخش عمده ای از اعتماد به نفس آنها را در ارتباط با جنس مخالف تشکیل می دهد. بنابراین ممکن است سرزنش شدن از سوی زنان در اثر انزال زودرس، اعتماد به نفس مرد را کاهش دهد.

سرزنش از سوی زنان در اثر انزال زودرس مرد، حتی ممکن است در درازمدت موجب کاهش میل جنسی مرد شود. پس انزال زودرس لزوماً فقط موجب نارضایتی زنان نمی شود. اما طبیعتاً ناتوانی در نعوظ علیرغم برخورداری از میل جنسی، بیش از انزال زودرس موجب نارضایتی مردان می شود. به همین دلیل هم شاید نام ناتوانی بر این پدیده گذاشته شده است. یعنی مرد میل به رابطه جنسی دارد و قدرت ارضاءشدن هم دارد اما توانایی جسمی برای این کار ندارد.

وقتی که صرفاً میل جنسی افت می کند، مردان کمتر ناراضی هستند چرا که گرایش زیادی به برقراری رابطه جنسی ندارند. نارضایتی در این حالت بیشتر ناشی از تهدید احتمالی این وضع برای بنیان خانواده مرد است و گر نه فی نفسه، لطمه زیادی به مرد نمی زند.

ممکن است فرد توانایی نعوظ داشته باشد اما اشتهای جنسی نداشته باشد؟
بله. این حالت هم رخ می دهد. اشتهای جنسی مطلقاً از بین نمی رود. میل جنسی به طور نسبی کاهش می یابد و در واقع این همان حالت اول است که به آن اشاره کردم. یعنی فرد توان نعوظ و ارضاءشدن دارد اما میل چندانی به برقراری رابطه جنسی ندارد. این حالت همان سردمزاجی یا اختلال میل جنسی است.

ناتوانی در نعوظ حالات متفاوتی دارد؟
بله. گاهی مردان کاملاً ناتوان از نعوظ هستند ولی گاهی نعوظ دوام چندانی ندارد. یعنی مرد بدون اینکه خودش ارضا شود و یا شریک جنسی اش را راضی کند، تحریک شدگی فیزیکی اش را از دست می هد. مردانی که به کلینیک ها مراجعه می کنند، بیشتر از این شکل ناتوانی گلایه دارند.

تعداد دفعات ارضا شدن مرد در کنار همسرش، حد معینی دارد؟ یعنی مردی که یکبارس ارضا می شود و دیگر تمایلی به این کار ندارد، دچار ناتوانی جنسی است؟
کسی که می تواند در چند ساعت چند بار رابطه جنسی برقرار کند و ارضا هم بشود، توانایی جنسی بالایی دارد اما کسی که پس از یکبار ارضا شدن، دیگر تمایلی به این کار ندارد، ناتوان جنسی محسوب نمی شود.

حداقل انتظار این است که مرد بتواند وارد رابطه جنسی شود و توانایی نعوظ به مدت کافی داشته باشد و انزال زودرس هم نداشته باشد. حالا ممکن است کسی میل جنسی اش بیشتر باشد و دفعات بیشتری رابطه داشته باشد. دیگران را که آن حداقل انتظار را برآورده می کنند اما قدرت تکرارشان کمتر است، نمی توان بیمار قلمداد کرد.

البته از اکثریت مردان انتظار می رود که در طول یک روز بتوانند بیش از یکبار رابطه جنسی داشته و ارضا شوند. در رابطه جنسی، تناسب طرفین رابطه مهمتر از هر چیز دیگری است. شاید کسی توانایی جنسی بالایی نداشته باشد اما همسرش هم مثل او باشد و در نتیجه مشکلی برای آنها پیش نیاید.

اگر از ناتوانی مطلق در نعوظ و ارضاشدن صرفنظر کنیم، اکثراً عدم تناسب تمایلات و رفتارهای جنسی است که موجب اعتراض طرفین می شود. در زوج درمانی از نوع درمان رابطه جنسی، تلاش می شود تا هماهنگی و تناسب لازم بین زن و مرد پدید آید. به هر حال رضایت از طرف مقابل به دلیل هماهنگی و تناسب طرفین، خیلی مهمتر از توانایی جنسی است.   
درباره ناتوانی جنسی روانی و وریدی هم کمی توضیح می دهید؟
ناتوانی روانی ناشی از اخلال در فرایندی است که باید در مغز رخ دهد تا مرد میل جنسی اش برانگیخته شود و رابطه جنسی برقرار کند. یعنی همان چیزی که تا الان داشتیم درباره آن حرف می زدیم. ولی توانایی مرد برای رابطه جنسی، محصول ساز و کاری است که از طریق وریدها محقق می شود.

اگر کسی دچار بیماری عروقی باشد یا مبتلا به مرض قند و یا سایر بیماری هایی باشد که به عروق صدمه می زنند، خون رسانی او به تدریج دچار مشکل می شود. وقتی که خون رسانی به اندام جنسی مشکل پیدا کند، نعوظ هم دچار مشکل می شود.

در این صورت، متخصصان کلیه و مجاری باید به این فرد کمک کنند تا خون رسانی به خوبی انجام شود. البته چنین اقداماتی در بسیاری از موارد موفقیت آمیز نیست. اما مشکل اصلی مردان در ناتوانی جنسی، ذهنی است. ناتوانی وریدی برای نعوظ، خیلی نادر است و در بیماری هایی خاص رخ می دهد. علت اصلی ناتوانی جنسی، ناتوانی روانی است.

پس افراد مبتلا به ناتوانی جنسی، بیشتر باید به روانپزشک و روانکاو مراجعه کنند.
بله. البته ما آنها را ابتدا به سایر همکارانمان ارجاع می دهیم تا چک آپ کلی انجام شود. حداقل باید یک سلسله عکس و آزمایش خون از آنها باید داشته باشیم. اگر از این نظر مشکلی نباشد، این افراد وارد فاز روانپزشکی می شوند. معمولاً هم این طور است. یعنی مشکل آنها بیشتر روانی و ذهنی است نه جسمی.

مهمترین علل ناتوانی جنسی چیست؟
بخش عمده ای از این پدیده به سنین قبل از بلوغ برمی گردد. نوع رابطه پسر بچه با زنان اطرافش در دوران کودکی، در این امر خیلی موثر است. نوع رابطه عاطفی ای که امنیت روانی را برای پسر بچه تامین می کند، چه با مادر چه با سایر محارم، اگر دچار آسیب شود، چه آسیب ناشی از افراط و چه آسیب ناشی از تفریط، فرد را در ایجاد امنیت روانی در رابطه با زنان دیگر در دوران بزرگسالی اش دچار مشکل و چالش می کند.

این چالش ممکن است کار را به جایی برساند که غریزه جنسی فرد هم تحت الشعاع واقع شده و ضعیف شود. اگر پسر بچه در دوران قبل از بلوغ، رابطه خوبی با جنس مخالف از حیث ایجاد صمیمت و اعتماد و اتکا داشته باشد، طبیعتاً در دوران بزرگسالی در ارضای غرایزش هم دچار مشکل خاصی نخواهد شد. اگر هم مشکلی پیدا کند، ناشی از بی تجربگی است که به مرور زمان و یا با کمک پزشک رفع می شود.

اما اگر مردان در دوران کودکی رابطه مطلوبی با جنس مخالف از جهات مذکور نداشته باشند، احتمالاً این مشکلات در دوران بزرگسالی هم در همبستری آنها با جنس مخالف به سرعت خودشان را نشان می دهند.

عوامل بیرونی مثل مشروبات الکلی و مواد مخدر تاثیر زیادی بر ناتوانی جنسی دارند؟
اگر کسی به این مواد معتاد باشد، قطعاً در درازمدت میل جنسی و توانایی نعوظش به شدت کاهش می یابد. اگر کسی ناتوانی داشته باشد و یکبار مثلاً با تریاک مشکلش حل شده باشد و بخواهد همیشه از تریاک برای حل مشکل جنسی اش استفاده کند، پس از مدتی دو جور گرفتاری دارد: یکی اینکه میل جنسی اش از قبل هم کمتر می شود و گرفتاری دیگر اعتیاد اوست.

کدام ماده مخدر بیشترین تاثیر منفی را دارد؟
تا جایی که من اطلاع دارم، مواد خانواده تریاک بیشترین اثر مخرب را دارند. مثل هرویین و مورفین و شیره و خود تریاک. البته مواد روانگردان جدید هم آثار خیلی بدی دارند. این مواد در لحظه، مهارگسیختگی و ظاهراً افزایش میل ایجاد می کنند اما پس از مدتی موجب افت میل جنسی می شوند.

چنین موادی، مثل شیشه و اکس، فقط رفتار لذت جویانه را افزایش می دهند و فرد را در حین رابطه جنسی بی مهابا می کنند اما میل جنسی را لزوماً بیشتر نمی کنند.

میزان شیوع ناتوانی جنسی در جامعه ایران چقدر است؟
فکر نمی کنم درباره این موضوع، مطالعه و تحقیق مستقلی جدا از تحقیقات جهانی صورت گرفته باشد. ولی فکر می کنم رقمی حول و حوش 5 درصد مواجه باشیم؛ البته اگر مشکل انزال زودرس را کنار بگذاریم. بعضی وقت ها عدم تناسب بین زن و شوهر با ناتوانی جنسی یکی گرفته می شود. اما اگر بخواهم بر اساس آمار جهانی پاسخ شما را بدهم، باید بگویم حداکثر ده درصد مردان ایران دچار ناتوانی جنسی هستند.

الان چند سالی است که درباره این موضوع زیاد صحبت می شود. این یک پدیده جدید است یا اینکه افزایش شفافیت در جهان مدرن، علت آشکار شدن بیش از پیش این مشکل شده است؟
به نظر من شفاف شدن فضای جامعه، علت سخن گفتن بیشتر درباره ناتوانی جنسی است. البته در قدیم هم مردم در این خصوص حرف می زدند. در طب سنتی مثلاً به این موضوع پرداخته شده است. اما در زندگی مدرن چون استرس های انسان بیشتر شده است، بعید نیست که ناتوانی جنسی هم بیشتر شده باشد. اما در این باره نمی توان حکم قاطعی صادر کرد.

ناتوانی و نارضایتی جنسی چقدر در طلاق های روزافزون در جامعه ایران موثرند؟
قطعاً تاثیر دارد ولی این نکته را هم نباید نادیده بگیریم که ناتوانی جنسی مرد، دلیلی محکمه پسند برای جدایی زن از مرد است. یعنی گاهی که خوب بررسی می کنیم، می بینیم مشکلات دیگری موجب درخواست طلاق زن از مرد شده است اما چون زنان با مطرح کردن آن مشکلات نمی توانند از شوهرانشان طلاق بگیرند، بر روی ناتوانی جنسی مرد متمرکز می شوند.

در نتیجه می توان گفت مشکلات پیش روی زنان در امر طلاق، موجب شده است موضوع ناتوانی جنسی مردان در گفتگوهای روزمره مردم جامعه ما، بیش از حد پررنگ شده باشد. اگر زنان می توانستند راحت تر طلاق بگیرند، شاید کمتر درباره ناتوانی جنسی شوهرانشان صحبت می کردند.

زنانی که خواستار طلاق نیستند، معمولاً با شوهرانشان که ناتوانی جنسی دارند چگونه برخورد می کنند؟
معمولاً مدارا می کنند و چیزی به زبان نمی آورند. در فرهنگ ما که سنتی تر از خیلی از کشورهای دیگر است، بسیاری از خانم ها به مساله ارضای زن در رابطه جنسی، آن قدرها بها نمی دهند. یعنی چنین چیزی دغدغه اصلی آنها نیست. اینکه همسرشان به آنها محبت کند و آنها را از نظر مالی تامین کند و پدر خوبی برای بچه های آنها باشد، برای آنها مهمتر است تا اینکه شوهرشان از نظر جنسی رضایت آنها را به شکل کامل تامین کند.

در فرهنگ های سنتی تر، زنان آن قدرها تجربه جنسی ندارند که بخواهند شوهرشان را با دیگری مقایسه کنند و او را زیر سوال ببرند. اما در بخش های مدرن تر جامعه ایران، که زنان تحصیلکرده تر و به لحاظ مالی مستقل تر شده اند، اهمیت این موضوع برای آنها بیشتر می شود. البته ارضاء جنسی برای زنان سنتی هم مهم است اما آنها بابت این موضوع خیلی کمتر گلایه می کنند.

توصیه شما به زنانی که شوهرانشان ناتوانی جنسی دارند چیست؟
من به آنها پیشنهاد می کنم که رفتار تخریبی با همسرشان در پیش نگیرند. آنها باید سعی کنند با تاکید بر خوبی های شوهرشان، او را راضی کنند که تن به مشاوره با متخصص بدهد. هر دو باید نزد مشاورین، یعنی متخصصان روانپزشکی و یا روانشناسان بالینی ای که اختصاصاً درباره مشکلات زناشویی تعلیم دیده اند، بروند و از آنها اطلاعات و آموزش های لازم را فراگیرند تا این مشکل را بتوانند حل کنند. این کار هم باید دو نفره انجام شود. یعنی هر دو باید نزد مشاور بروند نه فقط یکی از آنها.

این نکته را هم نباید فراموش کرد که معمولاً زنی که کارش با شوهرش به این مرحله می رسد، مشکلات دیگری هم با او دارد. مثل میزان محبتی که از او دریافت می کند و یا نوع رابطه او و شوهرش با خانواده هایشان. بنابراین باید درباره همه مشکلات با متخصص حرف بزنند نه صرفاً درباره ناتوانی جنسی مرد.

ناتوانی جنسی با افزایش سن مرد رابطه معناداری دارد؟

به طور کلی خیر. کسی که در سنین جوانی، یعنی در سنین 20 تا 30 سالگی، فعالیت جنسی خوبی داشته باشد، معمولاً تا پایان عمر هم می تواند فعالیت جنسی اش را حفظ کند. البته این پدیده تا حدی مثل پیرچشمی و افت حافظه در سنین کهولت است. یعنی مردان در سنین پیری، کیفیت و توانایی جنسی شان کمی افت می کند ولی نه در حدی که بتوان آن را مصداق بیماری ناتوانی جنسی دانست.

بنابراین بیش از هر چیز، شیوه زندگی جنسی افراد در دوران جوانی، در رفتارهای جنسی آنها در دوران پیری تاثیرگذار است. در جامعه ما، چون که فعالیت جنسی جوان ها محدود است، ممکن است افراد در سنین بالاتر، افت جنسی محسوسی داشته باشند. اما جدای از این، توانایی ادامه نعوظ در مردان مسن، بیشترین رابطه را با سن آنها دارد.

این امر هم علل وریدی دارد. یعنی تنگی عروق موجب ضعف طبیعی نعوظ مرد در سنین پیری می شود. یک مرد 70 ساله همان طور که به علت تنگی عروق و ضعیف شدن پمپاز قلبش نمی تواند 20 تا پله را بالا برود، معمولاً در برقراری رابطه جنسی طولانی مدت هم مشکل دارد. یعنی او از این حیث دیگر نمی تواند مثل سن چهل سالگی باشد. اما این حالت الزاماً نشانه ناتوانی جنسی مرد نیست.

فعالیت جنسی برای مردان مسن مثل برداشتن اجسام سنگین است. همان طور که یک پیرمرد یا یک مرد میانسال نمی تواند مثل دوران جوانی هر شیء سنگینی را از زمین بردارد و باید در برداشتن اجسام سنگین عاقلانه عمل کند، در فعالیت جنسی اش هم باید عقل و مدیریت به خرج دهد. با این حال نفس میل جنسی، هیچ ربطی به سن و سال ندارد؛ بلکه کاملا تحت تاثیر الگوی زندگی فرد، از سنین بلوغ تا پایان زندگی اوست.

منبع: عصرایران

ناتوانی جنسی در مردان، یکی از مباحث متأخر در در عرصه عمومی در ایران است. این پدیده هر چند که مشکل نوظهوری نیست ولی عقب نشینی خطوط قرمز جامعه در اثر روند توسعه و مدرن شدن روزافزون، در ایران امروز آسان تر از قبل "موضوعی برای گفتگوهای مردم" شده است.

در سال 1386، دبیر همایش خانواده و سلامتی در ایران، اعلام کرد که 50 تا 60 درصد طلاق ها در ایران، ناشی از مشکلات و اختلالات جنسی است. بخش عمده ای از این اختلالات، ناتوانی جنسی در مردان در اشکال گوناگون آن است.

دکتر علی آستانه ناظری، متخصص اعصاب و روان، در گفتگو با عصر ایران درباره انواع و علل ناتوانی جنسی در مردان و نحوه مواجهه درست با این مشکل توضیح داده است

ناتوانی جنسی دقیقاً چیست؟

تمایلات و رفتار جنسی در انسان در چهار حوزه تعریف می شود و اختلال های جنسی نیز این چهار حوزه را در بر می گیرد. این چهار حوزه عبارتند از:
1-میل جنسی؛ یعنی کشش ذهنی و درونی برای ایجاد ارتباط جنسی که به صورت طبیعی باید در انسان وجود داشته باشد.
2-رفتار تحریکی؛ یعنی شخص به لحاظ فیزیکی بتواند آمادگی لازم برای ارتباط جنسی را بدست بیاورد و رابطه جنسی را از این حیث بدون مشکل پیش ببرد.
3-ارضاء شدن جنسی؛ یعنی شخص باید به درستی و در زمان مناسب ارضاء شود.
4-آرامش و سکون ذهنی و جسمی پس از ارضاء شدن.

البته منظور از ناتوانی جنسی، در میان عامه مردم، ناتوانی در دو حوزه اول است و به نظر می رسد که ناتوانی جنسی هم بیشتر در همین دو حوزه رواج است. یعنی در افت کشش جنسی و ناموفق بودن در ایجاد ارتباط به لحاظ فیزیکی.
ممکن است فرد کشش جنسی داشته باشد اما به لحاظ فیزیکی برای برقراری رابطه و یا ادامه دادن رابطه، مشکل داشته باشد.

ظاهرا شایع ترین نوع ناتوانی جنسی، ناتوانی در نعوظ در عین برخورداری از اشتهای جنسی است.

بله ؛ منظور از ناتوانی جنسی در مردان، بیشتر همین ناتوانی است. یعنی ناتوانی در نعوظ و یا ادامه دار نبودن نعوظ. مردان ممکن است به علل گوناگون با وجود تمایل جنسی ، ناتوانی فیزیکی در برقراری رابطه جنسی داشته باشند.

 
البته به لحاظ علمی، انزال زودرس نوع شایع تری از ناتوانی است ولی مردم غالباً این حالت را مصداق ناتوانی جنسی نمی دانند. اما این حالت هم نوعی ناتوانی است؛ چون در این حالت مرد خودش ارضاء می شود اما رضایت جنسی همسرش تامین نمی شود. این ناتوانی، شایع ترین نوع ناتوانی جنسی است اما ناتوانی به معنای عام، همان مشکل نعوظ علیرغم میل جنسی است.

انزال زودرس با اینکه مصداقی از ناتوانی است اما ظاهراً لطمه روحی چندانی به مردان نمی زند. درست است؟

نه، انزال زودرس ممکن است به مخدوش شدن رابطه مرد با همسرش شود. یعنی نارضایتی زن بر روان مرد هم تاثیر می گذارد. این وضع ممکن است به اعتراض زن بینجامد و زندگی زن و مرد را به کلی تحت تاثیر قرار دهد.
 
انزال زودرس و اعتراض زن به این وضع، می تواند موجب شرمندگی و استرس مرد شده و به تشدید این حالت در وجود او منجر شود. استرس می تواند ضعف در این زمینه را بیشتر کند.

توانایی جنسی در مردان، بخش عمده ای از اعتماد به نفس آنها را در ارتباط با جنس مخالف تشکیل می دهد. بنابراین ممکن است سرزنش شدن از سوی زنان در اثر انزال زودرس، اعتماد به نفس مرد را کاهش دهد.

سرزنش از سوی زنان در اثر انزال زودرس مرد، حتی ممکن است در درازمدت موجب کاهش میل جنسی مرد شود. پس انزال زودرس لزوماً فقط موجب نارضایتی زنان نمی شود. اما طبیعتاً ناتوانی در نعوظ علیرغم برخورداری از میل جنسی، بیش از انزال زودرس موجب نارضایتی مردان می شود. به همین دلیل هم شاید نام ناتوانی بر این پدیده گذاشته شده است. یعنی مرد میل به رابطه جنسی دارد و قدرت ارضاءشدن هم دارد اما توانایی جسمی برای این کار ندارد.

وقتی که صرفاً میل جنسی افت می کند، مردان کمتر ناراضی هستند چرا که گرایش زیادی به برقراری رابطه جنسی ندارند. نارضایتی در این حالت بیشتر ناشی از تهدید احتمالی این وضع برای بنیان خانواده مرد است و گر نه فی نفسه، لطمه زیادی به مرد نمی زند.

ممکن است فرد توانایی نعوظ داشته باشد اما اشتهای جنسی نداشته باشد؟

بله. این حالت هم رخ می دهد. اشتهای جنسی مطلقاً از بین نمی رود. میل جنسی به طور نسبی کاهش می یابد و در واقع این همان حالت اول است که به آن اشاره کردم. یعنی فرد توان نعوظ و ارضاءشدن دارد اما میل چندانی به برقراری رابطه جنسی ندارد. این حالت همان سردمزاجی یا اختلال میل جنسی است.

ناتوانی در نعوظ حالات متفاوتی دارد؟

بله. گاهی مردان کاملاً ناتوان از نعوظ هستند ولی گاهی نعوظ دوام چندانی ندارد. یعنی مرد بدون اینکه خودش ارضا شود و یا شریک جنسی اش را راضی کند، تحریک شدگی فیزیکی اش را از دست می هد. مردانی که به کلینیک ها مراجعه می کنند، بیشتر از این شکل ناتوانی گلایه دارند.

تعداد دفعات ارضا شدن مرد در کنار همسرش، حد معینی دارد؟ یعنی مردی که یکبار ارضا می شود و دیگر تمایلی به این کار ندارد، دچار ناتوانی جنسی است؟

کسی که می تواند در چند ساعت چند بار رابطه جنسی برقرار کند و ارضا هم بشود، توانایی جنسی بالایی دارد اما کسی که پس از یکبار ارضا شدن، دیگر تمایلی به این کار ندارد، ناتوان جنسی محسوب نمی شود.

حداقل انتظار این است که مرد بتواند وارد رابطه جنسی شود و توانایی نعوظ به مدت کافی داشته باشد و انزال زودرس هم نداشته باشد. حالا ممکن است کسی میل جنسی اش بیشتر باشد و دفعات بیشتری رابطه داشته باشد. دیگران را که آن حداقل انتظار را برآورده می کنند اما قدرت تکرارشان کمتر است، نمی توان بیمار قلمداد کرد.

البته از اکثریت مردان انتظار می رود که در طول یک روز بتوانند بیش از یکبار رابطه جنسی داشته و ارضا شوند. در رابطه جنسی، تناسب طرفین رابطه مهمتر از هر چیز دیگری است. شاید کسی توانایی جنسی بالایی نداشته باشد اما همسرش هم مثل او باشد و در نتیجه مشکلی برای آنها پیش نیاید.

 
اگر از ناتوانی مطلق در نعوظ و ارضاشدن صرفنظر کنیم، اکثراً عدم تناسب تمایلات و رفتارهای جنسی است که موجب اعتراض طرفین می شود. در زوج درمانی از نوع سکس تراپی، تلاش می شود تا هماهنگی و تناسب لازم بین زن و مرد پدید آید. به هر حال رضایت از طرف مقابل به دلیل هماهنگی و تناسب طرفین، خیلی مهمتر از توانایی جنسی است.   

درباره ناتوانی جنسی روانی و وریدی هم کمی توضیح می دهید؟

ناتوانی روانی ناشی از اخلال در فرایندی است که باید در مغز رخ دهد تا مرد میل جنسی اش برانگیخته شود و رابطه جنسی برقرار کند. یعنی همان چیزی که تا الان داشتیم درباره آن حرف می زدیم. ولی توانایی مرد برای رابطه جنسی، محصول ساز و کاری است که از طریق وریدها محقق می شود.

اگر کسی دچار بیماری عروقی باشد یا مبتلا به مرض قند و یا سایر بیماری هایی باشد که به عروق صدمه می زنند، خون رسانی او به تدریج دچار مشکل می شود. وقتی که خون رسانی به اندام جنسی مشکل پیدا کند، نعوظ هم دچار مشکل می شود.

 
در این صورت، متخصصان کلیه و مجاری باید به این فرد کمک کنند تا خون رسانی به خوبی انجام شود. البته چنین اقداماتی در بسیاری از موارد موفقیت آمیز نیست. اما مشکل اصلی مردان در ناتوانی جنسی، ذهنی است. ناتوانی وریدی برای نعوظ، خیلی نادر است و در بیماری هایی خاص رخ می دهد. علت اصلی ناتوانی جنسی، ناتوانی روانی است.

پس افراد مبتلا به ناتوانی جنسی، بیشتر باید به روانپزشک و روانکاو مراجعه کنند.

بله. البته ما آنها را ابتدا به سایر همکارانمان ارجاع می دهیم تا چک آپ کلی انجام شود. حداقل باید یک سلسله عکس و آزمایش خون از آنها باید داشته باشیم. اگر از این نظر مشکلی نباشد، این افراد وارد فاز روانپزشکی می شوند. معمولاً هم این طور است. یعنی مشکل آنها بیشتر روانی و ذهنی است نه جسمی.

مهمترین علل ناتوانی جنسی چیست؟

بخش عمده ای از این پدیده به سنین قبل از بلوغ برمی گردد. نوع رابطه پسر بچه با زنان اطرافش در دوران کودکی، در این امر خیلی موثر است. نوع رابطه عاطفی ای که امنیت روانی را برای پسر بچه تامین می کند، چه با مادر چه با سایر محارم، اگر دچار آسیب شود، چه آسیب ناشی از افراط و چه آسیب ناشی از تفریط، فرد را در ایجاد امنیت روانی در رابطه با زنان دیگر در دوران بزرگسالی اش دچار مشکل و چالش می کند.

این چالش ممکن است کار را به جایی برساند که غریزه جنسی فرد هم تحت الشعاع واقع شده و ضعیف شود. اگر پسر بچه در دوران قبل از بلوغ، رابطه خوبی با جنس مخالف از حیث ایجاد صمیمت و اعتماد و اتکا داشته باشد، طبیعتاً در دوران بزرگسالی در ارضای غرایزش هم دچار مشکل خاصی نخواهد شد. اگر هم مشکلی پیدا کند، ناشی از بی تجربگی است که به مرور زمان و یا با کمک پزشک رفع می شود.

اما اگر مردان در دوران کودکی رابطه مطلوبی با جنس مخالف از جهات مذکور نداشته باشند، احتمالاً این مشکلات در دوران بزرگسالی هم در همبستری آنها با جنس مخالف به سرعت خودشان را نشان می دهند.

عوامل بیرونی مثل مشروبات الکلی و مواد مخدر تاثیر زیادی بر ناتوانی جنسی دارند؟

اگر کسی به این مواد معتاد باشد، قطعاً در درازمدت میل جنسی و توانایی نعوظش به شدت کاهش می یابد. اگر کسی ناتوانی داشته باشد و یکبار مثلاً با تریاک مشکلش حل شده باشد و بخواهد همیشه از تریاک برای حل مشکل جنسی اش استفاده کند، پس از مدتی دو جور گرفتاری دارد: یکی اینکه میل جنسی اش از قبل هم کمتر می شود و گرفتاری دیگر اعتیاد اوست.

کدام ماده مخدر بیشترین تاثیر منفی را دارد؟

تا جایی که من اطلاع دارم، مواد خانواده تریاک بیشترین اثر مخرب را دارند. مثل هرویین و مورفین و شیره و خود تریاک. البته مواد روانگردان جدید هم آثار خیلی بدی دارند. این مواد در لحظه، مهارگسیختگی و ظاهراً افزایش میل ایجاد می کنند اما پس از مدتی موجب افت میل جنسی می شوند.

چنین موادی، مثل شیشه و اکس، فقط رفتار لذت جویانه را افزایش می دهند و فرد را در حین رابطه جنسی بی مهابا می کنند اما میل جنسی را لزوماً بیشتر نمی کنند.

میزان شیوع ناتوانی جنسی در جامعه ایران چقدر است؟
فکر نمی کنم درباره این موضوع، مطالعه و تحقیق مستقلی جدا از تحقیقات جهانی صورت گرفته باشد. ولی فکر می کنم رقمی حول و حوش 5 درصد مواجه باشیم؛ البته اگر مشکل انزال زودرس را کنار بگذاریم. بعضی وقت ها عدم تناسب بین زن و شوهر با ناتوانی جنسی یکی گرفته می شود. اما اگر بخواهم بر اساس آمار جهانی پاسخ شما را بدهم، باید بگویم حداکثر ده درصد مردان ایران دچار ناتوانی جنسی هستند.

الان چند سالی است که درباره این موضوع زیاد صحبت می شود. این یک پدیده جدید است یا اینکه افزایش شفافیت در جهان مدرن، علت آشکار شدن بیش از پیش این مشکل شده است؟

به نظر من شفاف شدن فضای جامعه، علت سخن گفتن بیشتر درباره ناتوانی جنسی است. البته در قدیم هم مردم در این خصوص حرف می زدند. در طب سنتی مثلاً به این موضوع پرداخته شده است. اما در زندگی مدرن چون استرس های انسان بیشتر شده است، بعید نیست که ناتوانی جنسی هم بیشتر شده باشد. اما در این باره نمی توان حکم قاطعی صادر کرد.

ناتوانی و نارضایتی جنسی چقدر در طلاق های روزافزون در جامعه ایران موثرند؟

قطعاً تاثیر دارد ولی این نکته را هم نباید نادیده بگیریم که ناتوانی جنسی مرد، دلیلی محکمه پسند برای جدایی زن از مرد است. یعنی گاهی که خوب بررسی می کنیم، می بینیم مشکلات دیگری موجب درخواست طلاق زن از مرد شده است اما چون زنان با مطرح کردن آن مشکلات نمی توانند از شوهرانشان طلاق بگیرند، بر روی ناتوانی جنسی مرد متمرکز می شوند.

در نتیجه می توان گفت مشکلات پیش روی زنان در امر طلاق، موجب شده است موضوع ناتوانی جنسی مردان در گفتگوهای روزمره مردم جامعه ما، بیش از حد پررنگ شده باشد. اگر زنان می توانستند راحت تر طلاق بگیرند، شاید کمتر درباره ناتوانی جنسی شوهرانشان صحبت می کردند.

زنانی که خواستار طلاق نیستند، معمولاً با شوهرانشان که ناتوانی جنسی دارند چگونه برخورد می کنند؟

معمولاً مدارا می کنند و چیزی به زبان نمی آورند. در فرهنگ ما که سنتی تر از خیلی از کشورهای دیگر است، بسیاری از خانم ها به مساله ارضای زن در رابطه جنسی، آن قدرها بها نمی دهند. یعنی چنین چیزی دغدغه اصلی آنها نیست. اینکه همسرشان به آنها محبت کند و آنها را از نظر مالی تامین کند و پدر خوبی برای بچه های آنها باشد، برای آنها مهمتر است تا اینکه شوهرشان از نظر جنسی رضایت آنها را به شکل کامل تامین کند.

در فرهنگ های سنتی تر، زنان آن قدرها تجربه جنسی ندارند که بخواهند شوهرشان را با دیگری مقایسه کنند و او را زیر سوال ببرند. اما در بخش های مدرن تر جامعه ایران، که زنان تحصیلکرده تر و به لحاظ مالی مستقل تر شده اند، اهمیت این موضوع برای آنها بیشتر می شود. البته ارضاء جنسی برای زنان سنتی هم مهم است اما آنها بابت این موضوع خیلی کمتر گلایه می کنند.

توصیه شما به زنانی که شوهرانشان ناتوانی جنسی دارند چیست؟

من به آنها پیشنهاد می کنم که رفتار تخریبی با همسرشان در پیش نگیرند. آنها باید سعی کنند با تاکید بر خوبی های شوهرشان، او را راضی کنند که تن به مشاوره با متخصص بدهد. هر دو باید نزد مشاورین، یعنی متخصصان روانپزشکی و یا روانشناسان بالینی ای که اختصاصاً درباره مشکلات زناشویی تعلیم دیده اند، بروند و از آنها اطلاعات و آموزش های لازم را فراگیرند تا این مشکل را بتوانند حل کنند. این کار هم باید دو نفره انجام شود. یعنی هر دو باید نزد مشاور بروند نه فقط یکی از آنها.

این نکته را هم نباید فراموش کرد که معمولاً زنی که کارش با شوهرش به این مرحله می رسد، مشکلات دیگری هم با او دارد. مثل میزان محبتی که از او دریافت می کند و یا نوع رابطه او و شوهرش با خانواده هایشان. بنابراین باید درباره همه مشکلات با متخصص حرف بزنند نه صرفاً درباره ناتوانی جنسی مرد.

ناتوانی جنسی با افزایش سن مرد رابطه معناداری دارد؟

به طور کلی خیر. کسی که در سنین جوانی، یعنی در سنین 20 تا 30 سالگی، فعالیت جنسی خوبی داشته باشد، معمولاً تا پایان عمر هم می تواند فعالیت جنسی اش را حفظ کند. البته این پدیده تا حدی مثل پیرچشمی و افت حافظه در سنین کهولت است. یعنی مردان در سنین پیری، کیفیت و توانایی جنسی شان کمی افت می کند ولی نه در حدی که بتوان آن را مصداق بیماری ناتوانی جنسی دانست.

بنابراین بیش از هر چیز، شیوه زندگی جنسی افراد در دوران جوانی، در رفتارهای جنسی آنها در دوران پیری تاثیرگذار است. در جامعه ما، چون که فعالیت جنسی جوان ها محدود است، ممکن است افراد در سنین بالاتر، افت جنسی محسوسی داشته باشند. اما جدای از این، توانایی ادامه نعوظ در مردان مسن، بیشترین رابطه را با سن آنها دارد.

این امر هم علل وریدی دارد. یعنی تنگی عروق موجب ضعف طبیعی نعوظ مرد در سنین پیری می شود. یک مرد 70 ساله همان طور که به علت تنگی عروق و ضعیف شدن پمپاز قلبش نمی تواند 20 تا پله را بالا برود، معمولاً در برقراری رابطه جنسی طولانی مدت هم مشکل دارد. یعنی او از این حیث دیگر نمی تواند مثل سن چهل سالگی باشد. اما این حالت الزاماً نشانه ناتوانی جنسی مرد نیست.

فعالیت جنسی برای مردان مسن مثل برداشتن اجسام سنگین است. همان طور که یک پیرمرد یا یک مرد میانسال نمی تواند مثل دوران جوانی هر شیء سنگینی را از زمین بردارد و باید در برداشتن اجسام سنگین عاقلانه عمل کند، در فعالیت جنسی اش هم باید عقل و مدیریت به خرج دهد. با این حال نفس میل جنسی، هیچ ربطی به سن و سال ندارد؛ بلکه کاملا تحت تاثیر الگوی زندگی فرد، از سنین بلوغ تا پایان زندگی اوست.        
    

بهداشت جنسی، مثل بهداشت عاطفی، فکری و جسمی بخش مهمی از سلامت است.

برای برخی ، داشتن هر نوع رابطه جنسی ، محدودیت ندارد؛ اما دیگران مثل سازمان بهداشت جهانی، بهداشت جنسی را جزء مهمی از سلامت انسان می دانند. نگرانی ها در خصوص یک رابطه جنسی مناسب و لذت بخش و آزمایش بیماری هایی که از این طریق منتقل می شوند و پیش گیری از آن ها، موضوعات مختلفی را تحت عنوان وسیع سلامت جنسی ایجاد کرده است.

به گفته دکتر مایکل مک گی، استاد سلامت جنسی و مورد تایید سازمان پزشکان، مشاوران و اساتید سلامت جنسی در آمریکا و استادیار دانشگاه مونت کلر در همین ایالت، "سلامت جنسی یک بعد ضروری و مفید انسان است. و افراد حق دارند رابطه جنسی سالم داشته باشند و اطلاعات مفید و ضروری در مورد این مساله ، در دسترس آنها قرار گیرد.

دکتر مک گی علاوه بر آموزش و دفاع از سلامت جنسی، به افراد و زوجین در مورد سلامت جنسی مشاوره می دهد. او می گوید متداول ترین و اساسی ترین سوالی که با آن مواجه می شود این است که "آیا من انسانی طبیعی هستم؟"

او می گوید این سوال بهترین دلیل برای ضرورت آموزش سلامت جنسی است تا شناختی واقعی پیدا کنیم که ماهیت رابطه جنسی و محدوده گسترده "طبیعی بودن" چیست تا بهتر بتوانیم از سلامت و لذت خود و همسرمان مراقبت کنیم.

شناخت خود را از سلامت جنسی افزایش دهید.

به گفته دکتر مک گی انزال قبل از بلوغ و توانایی زنان در رسیدن به اوج لذت جنسی مواردی است که بیماران بیشتر نگران آن هستند و برای یادگرفتن نحوه مدیریت آن ، از او تشکر می کنند. جنبه های دیگر سلامت جنسی که باید به افراد آموزش داد، عبارتند از:

- اساس رابطه جنسی: به گفته دکتر مک گی، شناخت چرخه میل، تحریک و واکنش سلامت جنسی را بهبود می بخشد.

- مسایل تولید مثل: سلامت جنسی در اصل به تولیدمثل مربوط می شود. موارد کنترل تولیدمثل در پیشگیری از بارداری و مراحلی که زوجین برای داشتن بارداری سالم باید پشت سر بگذارند، همگی در حیطه سلامت جنسی قرار می گیرد.

- خشکی واژینال: با ایجاد تغییراتی در زندگی زنان مثل بارداری، زایمان و یائسگی، آن ها با کمبود چربی واژینال موجه می شوند. این امر مقاربت جنسی را ناخوشایند می کند ، اما راه هایی برای حل این مشکل وجود دارد.

- کمبود میل جنسی. به گفته مک گی یک علت غالب درگیری بین زوجین اختلاف در میزان میل جنسی است به این معنی که یکی خواهان رابطه است و دیگری نیست.

- اختلال نعوظ پذیری. دلایل فیزیکی و جسمی زیادی وجوددارد که مردان گاهی نمی توانند در زمان مقاربت جنسی، به نعوظ برسند.

- چالش های جسمی. آسیب جسمی، مواردی درمورد سلامتی و شرایط دیگری وجود دارند که برای داشتن مقاربت جنسی باید این مشکلات حل شوند.

سلامت جنسی: محافظت دربرابر عفونت

رابطه جنسی درعین لذت بخش بودن خطرناک نیز هست. بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شوند ناراحت کننده یا دردناک هستند. این بیماری ها اثرات شدید و طولانی دارند که شامل از دست دادن باروری و مواردی خطرناک و مرگبار می شوند. یادگرفتن بهداشت جنسی به معنی یادگرفتن موارد زیر است:

- تشخیص بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شوند. در مورد علایم و نشانه های این بیماری ها و عواقب عفونت آگاهی پیدا کنید.

- پیشگیری. طی کردن مراحلی برای پیشگیری از گسترش این بیماری ها باعث حفظ سلامت شما و همسرتان می شود.

- آزمایش بیماری هایی که با رابطه جنسی منتقل می شوند. این آزمایش بخش حیاتی برنامه سلامت جنسی است. دانستن این که آیا به این بیماری مبتلا هستید ،شما را قادر می سازد تا درمان عفونت و حفاظت از همسرتان را آغاز کنید.

- زندگی کردن با افراد مبتلا به این بیماری. برخی از این بیماری ها تا پایان عمر با شما هستند مثل هپاتیت، تبخال، و اچ آی وی یا ایدز. رابطه جنسی در افراد مبتلا به این بیماری ها شامل کنار آمدن با این عفونت ها تا پایان عمر می شود.

- خشونت جنسی همسر. امنیت در روابط جنسی موضوعی مورد بحث است. زنان ممکن است در خطر خشونت جنسی قرار بگیرند.

در مورد مسایل محرمانه چطور کمک بخواهیم؟

دکتر مک گی می گوید: متاسفانه افراد زیادی قبل از یافتن راه حلی در مسایل سلامت جنسی، مدت زیادی صبر می کنند. زمانی که به متخصص مراجعه می کنند، این مساله بغرنج و گاهی بسیار مشکل شده است. مک گی پیشنهاد می دهد به جای انتظار کشیدن و امید به برطرف شدن مشکل، بلافاصله در زمان بروز آن درجستجوی کمک باشید.

مک گی که استاد سلامت جنسی و مورد تایید موسسه آمریکایی اساتید، مشاوران و پزشکان است می گوید براساس مشکلی که در پی حل آن هستید، گروه سلامت جنسی شامل گروهی از متخصصان زیر می شود:

- پزشک مراقبت اولیه

- متخصص زنان و زایمان

- اورولوژیست

- فیزیوتراپ

- متخصص بهداشت روانی

اگر دانش شما در مورد بدنتان یا اطلاعات شما در مورد درمان بیماری خاصی در همین حد است، برای کسب اطلاعات راه درست را بروید و مشاوره ای را انجام دهید که برای محافظت از سلامت جنسی شما لازم است.

 گروه ترجمه مجله پزشکی مادر، زهرا احمدزاده ثانی آبادی
منبع: medhelp.org

بهداشت جنسی، مثل بهداشت عاطفی، فکری و جسمی بخش مهمی از سلامت است.

برای برخی ، داشتن هر نوع رابطه جنسی ، محدودیت ندارد؛ اما دیگران مثل سازمان بهداشت جهانی، بهداشت جنسی را جزء مهمی از سلامت انسان می دانند. نگرانی ها در خصوص یک رابطه جنسی مناسب و لذت بخش و آزمایش بیماری هایی که از این طریق منتقل می شوند و پیش گیری از آن ها، موضوعات مختلفی را تحت عنوان وسیع سلامت جنسی ایجاد کرده است.

به گفته دکتر مایکل مک گی، استاد سلامت جنسی و مورد تایید سازمان پزشکان، مشاوران و اساتید سلامت جنسی در آمریکا و استادیار دانشگاه مونت کلر در همین ایالت، "سلامت جنسی یک بعد ضروری و مفید انسان است. و افراد حق دارند رابطه جنسی سالم داشته باشند و اطلاعات مفید و ضروری در مورد این مساله ، در دسترس آنها قرار گیرد.

دکتر مک گی علاوه بر آموزش و دفاع از سلامت جنسی، به افراد و زوجین در مورد سلامت جنسی مشاوره می دهد. او می گوید متداول ترین و اساسی ترین سوالی که با آن مواجه می شود این است که "آیا من انسانی طبیعی هستم؟"

او می گوید این سوال بهترین دلیل برای ضرورت آموزش سلامت جنسی است تا شناختی واقعی پیدا کنیم که ماهیت رابطه جنسی و محدوده گسترده "طبیعی بودن" چیست تا بهتر بتوانیم از سلامت و لذت خود و همسرمان مراقبت کنیم.

شناخت خود را از سلامت جنسی افزایش دهید.

به گفته دکتر مک گی انزال قبل از بلوغ و توانایی زنان در رسیدن به اوج لذت جنسی مواردی است که بیماران بیشتر نگران آن هستند و برای یادگرفتن نحوه مدیریت آن ، از او تشکر می کنند. جنبه های دیگر سلامت جنسی که باید به افراد آموزش داد، عبارتند از:

- اساس رابطه جنسی: به گفته دکتر مک گی، شناخت چرخه میل، تحریک و واکنش سلامت جنسی را بهبود می بخشد.

- مسایل تولید مثل: سلامت جنسی در اصل به تولیدمثل مربوط می شود. موارد کنترل تولیدمثل در پیشگیری از بارداری و مراحلی که زوجین برای داشتن بارداری سالم باید پشت سر بگذارند، همگی در حیطه سلامت جنسی قرار می گیرد.

- خشکی واژینال: با ایجاد تغییراتی در زندگی زنان مثل بارداری، زایمان و یائسگی، آن ها با کمبود چربی واژینال موجه می شوند. این امر مقاربت جنسی را ناخوشایند می کند ، اما راه هایی برای حل این مشکل وجود دارد.

- کمبود میل جنسی. به گفته مک گی یک علت غالب درگیری بین زوجین اختلاف در میزان میل جنسی است به این معنی که یکی خواهان رابطه است و دیگری نیست.

- اختلال نعوظ پذیری. دلایل فیزیکی و جسمی زیادی وجوددارد که مردان گاهی نمی توانند در زمان مقاربت جنسی، به نعوظ برسند.

- چالش های جسمی. آسیب جسمی، مواردی درمورد سلامتی و شرایط دیگری وجود دارند که برای داشتن مقاربت جنسی باید این مشکلات حل شوند.

سلامت جنسی: محافظت دربرابر عفونت

رابطه جنسی درعین لذت بخش بودن خطرناک نیز هست. بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شوند ناراحت کننده یا دردناک هستند. این بیماری ها اثرات شدید و طولانی دارند که شامل از دست دادن باروری و مواردی خطرناک و مرگبار می شوند. یادگرفتن بهداشت جنسی به معنی یادگرفتن موارد زیر است:

- تشخیص بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شوند. در مورد علایم و نشانه های این بیماری ها و عواقب عفونت آگاهی پیدا کنید.

- پیشگیری. طی کردن مراحلی برای پیشگیری از گسترش این بیماری ها باعث حفظ سلامت شما و همسرتان می شود.

- آزمایش بیماری هایی که با رابطه جنسی منتقل می شوند. این آزمایش بخش حیاتی برنامه سلامت جنسی است. دانستن این که آیا به این بیماری مبتلا هستید ،شما را قادر می سازد تا درمان عفونت و حفاظت از همسرتان را آغاز کنید.

- زندگی کردن با افراد مبتلا به این بیماری. برخی از این بیماری ها تا پایان عمر با شما هستند مثل هپاتیت، تبخال، و اچ آی وی یا ایدز. رابطه جنسی در افراد مبتلا به این بیماری ها شامل کنار آمدن با این عفونت ها تا پایان عمر می شود.

- خشونت جنسی همسر. امنیت در روابط جنسی موضوعی مورد بحث است. زنان ممکن است در خطر خشونت جنسی قرار بگیرند.

در مورد مسایل محرمانه چطور کمک بخواهیم؟

دکتر مک گی می گوید: متاسفانه افراد زیادی قبل از یافتن راه حلی در مسایل سلامت جنسی، مدت زیادی صبر می کنند. زمانی که به متخصص مراجعه می کنند، این مساله بغرنج و گاهی بسیار مشکل شده است. مک گی پیشنهاد می دهد به جای انتظار کشیدن و امید به برطرف شدن مشکل، بلافاصله در زمان بروز آن درجستجوی کمک باشید.

مک گی که استاد سلامت جنسی و مورد تایید موسسه آمریکایی اساتید، مشاوران و پزشکان است می گوید براساس مشکلی که در پی حل آن هستید، گروه سلامت جنسی شامل گروهی از متخصصان زیر می شود:

- پزشک مراقبت اولیه

- متخصص زنان و زایمان

- ارولوژیست

- فیزیوتراپ

- متخصص بهداشت روانی

اگر دانش شما در مورد بدنتان یا اطلاعات شما در مورد درمان بیماری خاصی در همین حد است، برای کسب اطلاعات راه درست را بروید و مشاوره ای را انجام دهید که برای محافظت از سلامت جنسی شما لازم است.